یا فاطمه الزهرا

فقط در یک کلام یا "فاطـــــمه الزهــــــــرا"

یا فاطمه الزهرا

فقط در یک کلام یا "فاطـــــمه الزهــــــــرا"

محبت فراوان پیامبر(ص) نسبت به فاطمه(س)

اذا اشتقت الى الجنة قبلت نحر فاطمة: هنگامى که شوق بهشت در دلم پیدا مى‏شود گلوى فاطمه را مى‏بوسم!

همه مورخان و ارباب حدیث نوشته‏اند که پیامبر(ص) نسبت به دخترش فاطمه‏(س) علاقه عجیبى داشت. ...

اذا اشتقت الى الجنة قبلت نحر فاطمة: هنگامى که شوق بهشت در دلم پیدا مى‏شود گلوى فاطمه را مى‏بوسم!

همه مورخان و ارباب حدیث نوشته‏اند که پیامبر(ص) نسبت به دخترش فاطمه‏(س) علاقه عجیبى داشت.

بدیهى است علاقه پیامبر تنها به خاطر رابطه پدرى و فرزندى نبود، هر چند این عاطفه در وجود پیامبر(ص) موج مى‏زد، اما تعبیرات و سخنانى که پیامبر(ص) به هنگام اظهار علاقه نسبت به دخترش فاطمه‏(س) بیان مى‏کرد، نشان مى‏داد که در اینجا معیارهاى دیگرى مطرح است. و:

این محبت از محبتها جدا است‏

حب محبوب خدا، حب خدا است‏

از میان روایات فراوانى که در این زمینه رسیده است کافى است به چند روایت زیر که در کتب معروف شیعه و اهل سنت آمده اشاره کنیم:

1- ما کان احد من الرجال احب الى رسول اللّه من على و لا من النساءٍ احب الیه من فاطمة:

«احدى از مردان نزد پیامبر(ص) محبوبتر از امیر مؤمنان على‏(ع) نبود و نه از زنان، محبوبتر از فاطمه(س).

جالب این است که این حدیث را گروه زیادى از عایشه نقل کرده‏اند.

2- هنگامى که آیه شریفه:

لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاءٍ بعضکم بعضاً:

پیامبر را آن گونه که یکدیگر را صدا مى‏زنید، صدا نزنید

نازل شد مسلمانان پیامبر(ص) را با خطاب «یا محمد» صدا نکردند، بلکه «یا رسول اللّه و یا ایها النبى» مى‏گفتند.

فاطمه(س) مى‏گوید:

بعد از نزول این آیه من دیگر جرأت نکردم پدرم را به عنوان «یا ابتاه» (پدرجان!» صدا کنم، و هنگام که خدمتش مى‏رسیدم «یا رسول‏اللّه» مى‏گفتم.

یکى دوبار این خطاب را تکرار کردم، دیدم پیامبر(ص) ناراحت شد و از من روبرگردانید. دفعه سوم رو به من کرد و گفت:

یا فاطمة انها لم تنزل فیک و لا فى اهلک و لا نسلک، انت منى و انا منک، انما نزلت فى اهل الجفاء و الغلظة من قریش!:

اى فاطمه این آیه درباره تو نازل نشده، و نه درباره خاندان و نسل تو، تو از منى و من از توأم، این در مورد جفاکاران و تند خویان بى ادب از قریش نازل شده است!

سپس این جمله عجیب و روح پرور را افزود:

قولى: یا ابه! فانها احیا للقلب و ارضى للرب!

«بگو پدرجان! که این سخن قلب مرا زنده مى‏کند و خدا را خشنود مى‏سازد».

آرى آهنگ دلنواز پدرجان فاطمه‏(ع) با روح پیامبر(ص) همان مى‏کرد که امواج نسیم بهارى با شکوفه‏هاى لطیف درختان.

3- در حدیث دیگرى آمده است پیامبر چنان مشتاق فاطمه(س)‏ بود که هر گاه به سفر مى‏رفت آخرین کسى را که با او وداع مى‏کرد زهرا(س) بود، و به هنگامى که از سفر باز مى‏گشت نخستین کسى را که به دیدنش مى‏شتافت فاطمه‏(س) بود.

4- این حدیث را نیز بسیارى از محدثان شیعه و اهل سنت نقل کرده‏اند که پیامبر فرمود:

من آذاها فقد آذانى.

و من اغضبها فقد اغضبنى.

من سرها فقد سرنى.

و من سائه فقد سائنى.

هر کس او را آزار دهد مرا آزار داده است.

و هر کس او را خشمگین کند مرا خمشگین ساخته.

هر کس او را مسرور کند مرا مسرور ساخته نموده.

و هر کس او را اندوهگین سازد مرا اندوهگین ساخته است!

بدون شک شخصیت والاى فاطمه(س)‏ علیها و آینده درخشان و مقام عرفان و ایمان و عبادتش اینهمه احترام را ایجاب مى‏کرد. چرا که امامان، همه، از نسل او بودند. و بعلاوه او همسر بزرگمرد اسلام امیر مؤمنان على‏(ع) بود.

اما پیامبر(ص) با این عمل مى‏خواست حقیقت دیگرى را نیز به مردم تفهیم کند و دیدگاه اسلام را در زمینه دیگرى روشن سازد و انقلاب فکرى و فرهنگى بیافریند و بگوید:

دختر موجودى نیست که باید زنده به گور شود.

ببینید من دست دخترم را مى‏بوسم، او را بر جاى خود مى‏نشانم، و اینهمه عظمت و احترام براى او قائلم.

دختر انسانى است همچون سایر انسانها، نعمتى است از نعمتهاى پرودرگار، موهبتى است الهى.

دختر نیز مى‏تواند مانند پسر مدارج کمال را طى کند و به حریم قرب خدا راه یابد.

و به این ترتبیب شخصیت در هم شکسته زن را در آن محیط تاریک احیاء فرمود.


1. فضائل الخمسة جلد 43 صفحه .127
2. مضمون این حدیث در دهها روایت از طرق اهل سنت نقل شده است (احقاق الحق)، جلد 10، صفحه .167
3. سوره نور، آیه .63
4. مناقب این شهر آشوب، جلد3، صفحه .320
5. فضائل الخمسة، جلد3، صفحه .132
 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد